iranembberlin

iranembberlin

iranembberlin

iranembberlin

مصاحبه آقای آخوندی وزیر راه و شهرسازی با مجله اشترن

مصاحبه آقای آخوندی وزیر راه و شهرسازی با  مجله اشترن

 

 

 وزیر راه و شهرسازی کشورمان در حاشیه سفر دو روزه خود به آلمان با مجله اشترن این کشور مصاحبه ای را انجام داد که متن این مصاحبه را می توانید در سایت سفارت ایران در برلین در ادامه مطالعه فرمایید.

اشترن: جناب آقای آخوندی، شما مدت‌هاست به عنوان پیشکسوت اندیشه مدرنیزه کردن کشورتان شهرت دارید. پس از امضای معاهده هسته‌ای اکنون به نظر می‌رسد گشایش اقتصادی ایران سرانجام تحقق یافته است. آیا جناب‌عالی راضی هستید؟

وزیر: ما اکنون مجدداً به خارج هم توجه داریم. ایران اهمیت خود به عنوان مرکزی برای کل منطقه را باز می‌یابد، همانگونه‌ که اهمیت تاریخی کشورمان نیز اقتضا می‌کند. قدرت‌های خارجی سال‌ها در تلاش بودند تا توازن خاورمیانه را جابه جا کنند. این تلاش ها دوامی نیافت. اکنون تعادل و توازنی تاریخی برقرار می‌شود. این نکته اساسی در برجام نهفته است.

اشترن: برجام در واقع عنوان پیچیده معاهده هسته‌ای است که آمریکا، چین، روسیه و سه کشور عضو اتحادیه اروپایی در ماه ژوییه سال گذشته پس از دوازده سال مذاکره با ایران امضا کردند. کشور شما به موجب آن، متعهد به پذیرفتن کنترل برنامه اتمی توسط مقامات بین‌المللی شده است و در مقابل تحریم‌های اقتصادی و مالی غرب گام به گام لغو می‌شوند.

وزیر: پنجره اکنون کاملاً گشوده شده است. ما می‌خواهیم با تمام کشورهای همسایه خود همکاری کنیم. همین طور با کشورهای  غرب و شرق، شمال و جنوب. بسیاری از راه‌ها از ایران می‌گذرند. وظیفه ما آن است تا برای تامین رفاه و امنیت همگان شبکه های ارتباطی را گسترش دهیم و آن را تکمیل کنیم.

اشترن: هم اکنون نخستین خط آهن شانگهای به تهران از مسیر خط آهن سراسری قزاقستان گشایش یافته است. بدین ترتیب راه انتقال کالا از چین به سمت اروپا به نصف کاهش می‌یابد و جمعا 14 روز طول می‌کشد. آیا ایران به کانون جهانی ترابری و لجستیک مبدل خواهد شد؟

- وزیر: این هدف ما است. به عنوان اقدام بعدی می‌خواهیم خط آهن سرتاسری آسیا را تکمیل کنیم. اما مهم است که سایر مسیرهای حمل و نقل نظیر خطوط راه آهن، جاده ها و بنادر را هم مدرنیزه کنیم و توسعه دهیم. ما می‌خواهیم راه رسیدن به خلیج فارس و اقیانوس هند را برای کشورهای آسیای مرکزی آسانتر کنیم.

اشترن: ایران سه ماه پیش ١١٤ فروند هواپیما به قیمت ٢٥ میلیارد دلار به ایرباس سفارش داده است. برخی از آنها هم جت های نوع A380 هستند که برای سفرهای طولانی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

وزیر: ما می‌خواهیم فرودگاه امام خمینی در تهران را به مرکز بزرگی برای نقل و انتقال مسافر و کالا مبدل سازیم. ما ایجاد یک ناحیه آزاد گمرکی و نیز یک ناحیه ویژه اقتصادی در برگیرنده یک ناحیه پهناور کسب و تجارت در اطراف فرودگاه را مد نظر داریم .

اشترن: شما بدین ترتیب با سایر کشورهای منطقه مانند دوبی و یا رقیبتان عربستان سعودی که مدعی قدرت سیاسی است به رقابت می‌پردازید.

وزیر: به نقشه جغرافیایی نگاهی بیندازید! این یک واقعیت است. ایران نقطه مرکزی طبیعی در تمام منطقه است. این مزیت طبیعی ما در رقابت تلقی می‌گردد. ما مسئولانه و با آگاهی از مسایل امنیتی، بدان عمل خواهیم کرد. چرا که کشور ما دیگر مورد تحریم نیست و در نتیجه ما یک کشور کاملاً فارغ از تحریم بشمار می‌رویم.

اشترن: و حالا همه به در خانه شما می‌کوبند و می‌خواهند با شما تجارت کنند. چه در چین و چه در آلمان...

وزیر: این وضعیتی است که برای همه نفع دارد. بله، ما برای مناسبات خود با چین ارزش زیادی قائل هستیم. چین یکی از شریکان استراتژیکی ما می‌باشد. ما این مناسبات را توسعه می‌دهیم.

اشترن: در این بین چه جایی برای اروپا و آلمان می‌ماند؟

وزیر: ما با تجارت‌های فوری و فوتی  قانع نیستیم. ما می‌خواهیم مناسبات اقتصادی درازمدت برقرار کنیم. طبعاً روابط با اروپا و در درجه نخست آلمان در برنامه‌های ما پیش بین شده است. قرارداد ما با ایرباس شامل تحویل هواپیما طی ١٦ سال می شود. ما اکنون در جریان این سفر با نمایندگان صنایع کشتی‌سازی و بنادر ملاقات داشتیم. در مذاکرات به آنها گفتیم: ما فقط به بنادر نیاز نداریم. بلکه در برنامه دراز مدت و بطور ماندگار به راه‌های ارتباط با آنها، به تکنولوژی‌های مرتبط با آنها و به تمام لجستیک آنها نیاز داریم.

اشترن: گفته می‌شود که شما می‌توانید به عنوان وزیر مسئول طی سال‌های آینده بیش از ١٠٠ میلیارد دلار هزینه داشته باشید.

وزیر: ما تنها برای خطوط راه‌آهن خود علاوه بر نوسازی و توسعه شبکه خط آهن به ٢٨٠٠٠ واگن باری، ٢٥۰۰ واگن مسافربری به ارزش ٢٨ میلیارد دلار نیاز داریم . همچنین به ٦٥٠٠٠ دستگاه کامیون و همه نوع کشتی و حدود ٥٠٠ هواپیما طی پنج سال آینده احتیاج داریم . ما ساخت شش فرودگاه بین‌المللی را در طرح داریم و همچنین باید تمام سیستم‌های ایمنی پرواز خود را به سرعت توسعه دهیم.

اشترن: اما بودجه ایران این نیازمندی را تامین نمی‌کند. تامین مالی پروژه‌ها توسط بانک‌های بین‌المللی هم مشکل پیدا کرده است.

وزیر: پروژه‌های تامین مالی شده برای ما بسیار اهمیت دارند. به طور مثال ایرباس شرایط ساده و قابل اجرایی برای تحویل هواپیماها، از جمله به صورت لیزینگ در نظر گرفته است. طبق همین الگو در موارد دیگر هم می‌توان عمل کرد.

اشترن: ولی موسسات آلمانی تاکنون از تضمین‌ بیمه دولتی هرمس هم که امری عادی است، برخوردار نشده‌اند، زیرا ایران هنوز یک بدهی سابق به میزان تقریباً ٥٠٠ میلیون دلار را پرداخت نکرده است.

وزیر: ایران به تعهدات خود عمل می‌کند و در آینده هم خواهد کرد. متاسفانه طرف آلمانی در این ارتباط انتظارات ویژه‌ای دارد. عدم بازپرداخت نیز از آنجا ناشی می‌گردد که در حال حاضر راه مناسبی برای پرداخت آن وجود ندارد.

اشترن: به دلیل چندین تحریم مالی که هنوز لغو نشده‌اند.

وزیر: من به شما اطمینان می‌دهم به مجرد آن که راه‌های مناسب بازپرداخت هموار شوند، ما بدهی‌های گذشته خود را پرداخت خواهیم نمود. ما این مبلغ را کنار گذاشته‌ایم.

اشترن: اما بانک‌های آلمانی در تامین منابع مالی جهت انجام معاملات با ایران و یا برقراری مناسبات مستقیم تجاری تعلل می‌ورزند.

وزیر: ظاهراً آنها از واکنش‌های آمریکا هراس دارند.

اشترن: جای تعجب نیست، ایران را هنوز تامین کننده مالی تروریسم می‌دانند.

وزیر: ما پیشنهاد کرده‌ایم که بانک‌های آلمانی از مقامات آمریکایی یک مجوز ویژه بخواهند تا بتوانند مناسبات تجاری با ایران را از سر بگیرند. آنها تاکنون به این پیشنهاد ما ترتیب اثر نداده‌اند. دولت آلمان هم می‌توانست در این مرحله دست به اقدام بزند و مثلاً به بانک‌ها توصیه‌هایی را ارائه نماید.

اشترن: چرا بانک‌های آلمانی باید دردسر دعوا با آمریکا را تحمل کنند؟

وزیر: ما همه باید به این نکته توجه کنیم که نباید دستاروردهای معاهده اتمی را به دست چند بوروکرات بسپاریم. بنابراین یک طرح موقتی را پیشنهاد می‌کنیم، یک نوع «برجام» جدید را که برای مناسبات مالی و اقتصادی می‌تواند مد نظر قرار گیرد. این طرح می‌تواند کمک کند تا مناسبات به حالت عادی بازگردند و تمام مسائل مالی باقی مانده برطرف شوند.

اشترن: آیا این برجامجدید باید بدون آمریکا اجرا شود؟

وزیر: ما در این ارتباط با اروپا مذاکره می‌کنیم. آمریکا هنوز آماده نیست با ایران روابط اقتصادی برقرار کند.

اشترن: گشایش اقتصادی خاری در چشم نیروهای محافظه‌کار در کشور شما است. در گذشته هم شرکت‌های خارجی به خاطر رقابت‌های گروه‌های سیاسی دچار مشکل می‌شدند. آیا می‌توانید اطمینان دهید که چنانچه فرضا دایملر، زیمنس یا سایرین به بازار ایران بازگردند، اتفاق مشابهی نخواهد افتاد؟

وزیر: اگر طرفین با احتیاط عمل کنند و مجوزهای لازم را از مقامات مسئول دریافت کرده باشند، نباید مشکلی بروز کند. ما به تمام آنهایی که می‌خواهند در ایران تجارت کنند، توصیه می‌کنیم حداکثر دقت را به کار برند.

 

دکتر ظریف وزیر امور خارجه ایران در مصاحبه با نشریه اشپیگل آمان : من اهل سیاست داخلی نیستم

دکتر ظریف وزیر امور خارجه ایران در مصاحبه با نشریه اشپیگل آمان : من اهل سیاست داخلی نیستم

 

 

محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران با پذیرش خبرنگار نشریه اشپیگل آلمان در مصاحبه ای با این نشریه به سئوالات آنها پاسخگو بود که متن این مصاحبه در سایت سفارت ایران در برلین به حضورتان ارائه می شود 

-         اشپیگل: جناب وزیر، شما وقتی در دوم آوریل اعلام کردید که راه حلی برای منازعة هسته‌ای در دسترس است،  ایرانی‌ها در خیابان ها به شادی و پایکوبی پرداختند.  این در حالی است که طرفین حتی سند مشترکی را ارائه نکرده بودند . آیا فکر نمی کنید که مردم خیلی زود خوشحال شده‌اند؟ 

ظریف: ابراز خوشحالی یک حق مسلم برای مردم محسوب می گردد . وظیفة دولت هم آن است که ایرانی‌ها را خوشحال کند. لوزان یک مرحلة برجسته در روند مذاکرات بود، اما معامله نبود. توافی محتمل است . مشروط بر آن که طرفین مذاکرة ما جدی باشند. ما به طور اصولی در بارة مجموعه‌ای از مولفات به توافق رسیده‌ایم. بر اساس آنها باید اکنون معاهده‌ای را فرمول‌بندی کنیم، و این اقدامی  است که هم اکنون در وین در حال انجام است.

 

-         آمریکا پس از مذاکرات دیدگاهش را در قالب فکت شیت پیرامون محورهای مورد توافق لوزان ارائه داد، تا از این طریق نشان دهد که امتیاز زیادی نداده است. به گمان ما این موضوع شما را زیاد خرسند نکرده است.

ظریف : من این امر را مفید نمی‌دانم، زیرا باید منتظر نتیجة نهایی بود. در گذشته این امکان وجود داشت تا  هر نفری نظر خود از واقعیت را به مردمش ارائه دهد. اما در عصر شبکه اجتماعی این امر دیگر میسر نیست.

 

-         به نظر شما در این لحظه دشوارترین مسایل  در روند مذاکرات هسته ای کدامند؟

همه‌شان. ما در اصل در لوزان تمام سئوال‌ها را روشن کردیم، اما این نکات باید به شکلی تدوین گردند که تمام هشت شرکت کننده شامل : ایران، گروه 5+1 و نیز اتحادیة اروپایی آن را بپذیرند. البته بیشتر وقت صرف مذاکرات بین اعضای گروه 5+1 می شود. زیرا در برخی از مسایل آنها هنوز موضع مشترکی پیدا نکرده‌اند.

 

-         سند آمریکا دربارة لغو تحریم‌ها چیز زیادی نمی‌گوید. و شما هم این موضوع را که برنامة هسته‌ای را چگونه محدود می‌کنید، بی‌جواب گذاشته‌اید.

ما دربارة تعداد سانتریفوژها در نطنز و فوردو و همچنین در مورد نیروگاه آب سنگین اراک همه چیز را مشخص کردیم. و واضح است که کلیة تحریم‌های اتحادیة اروپایی و آمریکا باید لغو شوند.دعوا بر سر زمان آن است.روند در اتحادیة اروپایی و آمریکا متفاوت خواهد بود. برای ما نتیجه اهمیت دارد و این پر واضح است.

 

-         یک مانع دیگر آن است که شما تاکید دارید که تاسیسات نظامی نباید مورد بازرسی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قرار گیرند.

اما ایران اعلام آمادگی کرده است که در صورت حصول توافق ، مفاد پروتکل الحاقی قرارداد منع تولید سلاح‌های هسته ای را به مورد اجرا بگذارد. هیچ کشوری اجازه بازدید از تاسیسات مخفی خود را صادر نمی‌کند، کلیة معاهدات بین‌المللی رعایت اسرار حکومتی را محترم می‌شمارند. من در این زمینه که استانداردهای بین‌المللی را در زمینة شفافیت رعایت کنیم، مشکلی نمی‌بینم. مشکل آن است که برخی افراد روی اشارات خاص تاکید می‌کنند که بالمآل این امر واکنش‌هایی را در تهران بر می‌انگیزند.

 

-         در این میان اظهارات رهبر انقلاب آیت‌الله علی خامنه ای. ایشان نسبت به نتیجة لوزان ابراز نگرانی کردند و هشدار دادند که «طرف دیگر می خواهد از پشت به ما خنجر بزند. آیا شما نتوانستید نگرانی‌های ایشان را برطرف کنید؟

ما همه نسبت به صداقت و جدی بودن شرکای مذاکرةکننده غربی خود و به خصوص آمریکا نگرانی داریم. عدم اعتماد بیش از اندازه است  و آنهم به صورت متقابل.

 

-         آیا بیم آن دارید که محافظه کاران در ایران احیاناً مانع از حصول توافق شوند؟ و یا این که آنها حتی برای شما مفید واقع  شوند، چون می‌توانید به طرف مقابل بگویید که: نه، این طور نمی‌شود، چون تندروهای ما با آن مخالفت می‌کنند؟

کاش این طور بود؟ در این صورت دیگر لازم نبود زحمت و رنج متقاعد کردن تندروهای مان را متحمل شویم.

 

-         ضدیت با سیاست های آمریکا یکی از شعار های های اصلی انقلاب  را تشکیل می دهد. شعار «مرگ بر آمریکا» 35 سال تمام مهم ترین شعار تندروها محسوب می شده است. آیا معاهدة هسته‌ای می تواند ایران را بر آن دارد که در مورد رفتار خود در برابر «شیطان بزرگ» تجدید نظر کند؟

این مذاکرات محکی هستند دربارة اطمینان از این نکته که آمریکا حاضر است توهم تغییر رژیم در ایران و نیز خصومت با ملت ما و انقلاب ایران را کنار بگذارد.

 

-         آیا آیت‌الله خامنه ای هم خود برای این نزدیکی آمادگی دارد؟

مسالة نزدیکی در میان نیست. ایران و آمریکا به هرحال در بارة دنیا دیدگاه‌های متفاوتی خواهند داشت. ما مواضع خود را کنار نخواهیم گذاشت، این ها هویت ما هستند. اما نباید هم بحران به بار آورند. اگر ما در مورد موضوع هسته ای به پیشرفت‌های جدی نائل شویم، آنوقت مبنایی خواهیم داشت تا به سایر مسایل بپردازیم.

 

-         پس به نظر نمی‌رسد که سفارت آمریکا در تهران دوباره بازگشایی شود؟

نه، هنوز وقت آن نشده است.

 

-       برنامة هسته ای تنها موضوع  مناقشه برانگیز بین ایران و آمریکا نیست. نقش ایران در منطقه نیز منازعاتی را بوجود آورده است. به عنوان مثالً ایران در یمن شبه نظامیان شیعة حوثی را مورد حمایت قرار می‌دهد، در حالی که آمریکا از ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی جانبداری می‌کند.

من این را نمی فهمم که چرا آمریکا از بمباران غیرنظامیان حمایت می‌کند. ما از کسی حمایت نمی‌کنیم.

 

-         اما در این زمینه مدارکی ارائه شده‌است. اسناد ارائه شده از سوی یمنی‌ها نشان می‌دهند که سپاه پاسداران  در این کشور حضور دارند.

دروغ های فراوانی گفته می شوند. ما از ابتدا ایجاد خشونت در یمن را محکوم کردیم. زیرا از این طریق یک خلاء ایجاد می‌شود که فقط القاعده می تواند از آن نفع ببرد.

 

-          در بارة این حرف جانی کری چه نظری دارید که گفته است: «ظواهر بر حمایت ایران حکم می‌کنند، با هفته‌ای چند پرواز»؟

این هواپیماهای ما نیستند که یمن را بمباران می‌کنند. به هواپیماهای ما که می‌خواستند کمک نوعدوستانه برسانند، اجازة فرود داده نشد.

 

-         کری همچنین هشدار داده است که آمریکایی ها اگر ببینند منطقه بی‌ثبات می‌شود، دست روی دست نخواهند گذاشت. مقصود او این بود که ایران بی ثبات می‌کند.

علت بی‌ثباتی این منطقة تلاش کوته‌بینانه برای تامین مالی و مسلح کردن «دولت اسلامی»، جبهه النصره و القاعده است. تمام آنهایی که این گروه های افراطی را مورد حمایت قرار داده اند بعداً خودشان قربانی آنها شدند. و غرب بخشی از مشکل است. افرادی هستند که در غرب به دنیا آمده و در آنجا بزرگ شده اند و در عراق و یا سوریه سر قربانیانشان را از تن جدا می‌کنند و یا آنها را آتش می‌زنند. چطور این وضع پیش می‌آید، این افراد را چطور می توان این طور تعلیم داد؟

 

-         در مبارزه علیه «دولت اسلامی» ایران می‌توانست رسماً با آمریکا همکاری کند.

ما در آمریکا این آمادگی را نمی بینیم که به طور جدی علیه «دولت اسلامی» به اقدام جدی دست بزند. اما ما از هر اقدام واقعاً جدی، چه منطقه ای و چه بین‌المللی حمایت می‌کنیم.

 

-         آیا در عراق یک چنین همکاری وجود دارد؟ مثلاً با آمریکا؟

نه، ما با دولت عراق همکاری می‌کنیم.

 

-         و در عین حال شما با در اختیار نهادن مبارزان، پول و اسلحه از رژیم بشارالاسد حمایت می‌کنید. شما بدین ترتیب بر عمر تراژدی سوریه می‌افزایید.

ما از دولت قانونی سوریه حمایت می‌کنیم. اگر این کار را نکرده بودیم، اکنون در دمشق «دولت اسلامی» مستقر شده بود. ما همیشه گفته‌ایم که باید برای سوریه یک راه حل سیاسی یافت. اما آن وقت شرایطی را تعیین کردند و افراد خاصی...

 

-         مقصودتان بشارالاسد است؟

... نباید در فرایند سیاسی شرکت داده می‌شدند. افرادی که این شرط و شروط را می گذارند، مناقشه را طولانی می کنند.

 

-         پرزیدنت روحانی در سال2013 این اولویت را تعیین کرد که رابطه با عربستان سعودی را بهبود خواهد بخشید.  اما مناسبات از آن هنگام به بعد تیره تر شده است. روحانی رهبران جدید سعودی را «بی‌تجربه» خوانده است که به هرحال هماهنگی ایجاد نمی‌کند.

باید گفت که ما از خود خویشتنداری فراوان نشان داده ایم، اما متاسفانه موجی از اظهارنظرهای توهین‌آمیز در ابعاد شخصی و سیاسی از سوی عربستان سعودی مطرح شد . به نظر می رسد که در منطقه افرادی هستند که ظاهراً به وحشت افتاده اند.

 

-         و برای آن دلایل خوبی هم وجود دارد. سوریه، عراق، یمن و افغانستان کشورهای شکست خورده ای هستند که ایران در آنها نفوذ فزاینده‌ای پیدا کرده است. شما چه اقداماتی را می توانید انجام دهید تا  ترس همسایگانتان را از این بابت که کشورتان در صدد تسلط بر خاورمیانه است کاهش دهید؟

ایران کشور قدرتمندی با جمعیت زیاد و منابع بسیار است. ما از بزرگی و جغرافیای کشورخود رضایت داریم. ما در 250 سال اخیر در هیچ ماجراجویی نظامی شرکت نداشته ایم. ما نمی خواهیم منطقه را تحت تسلط خود در آوریم. ما ثبات می‌خواهیم. بنابراین دلیلی برای ایجاد وحشت وجود ندارد.

 

-         اختلاف نظر دیگری بین شما و غرب در مورد حقوق بشر در ایران وجود دارد . شما دو هفته پیش در مصاحبه‌ای گفتید: «ما مردم را به خاطر عقیده شان به زندان نمی‌اندازیم». اما به موازات آن بازداشت‌هایی در کشور صورت گرفت. این تلخ‌اندیشی اعتراضاتی را در شبکه های  اجتماعی حتی در میان هواداران شما برانگیخت . آیا شما این ابراز یأس را درک می‌کنید؟

نه، این جمله از کلیت آن بیرون کشیده شده بود. متاسفم که نسبت به من سوء تفاهم ایجاد شده است. متاسفم. اما برخی از افراد می‌خواستند حرفی را به من نسبت دهند که من در یک ارتباط دیگر گفته بودم.

 

-         گزارشگر ویژة سازمان ملل در ماه مارس گفت که وضعیت حقوق بشر در دورة پرزیدنت روحانی آشکارا بدتر شده است.

اظهارت گزارشگر ویژة سازمان ملل در ارتباط با ایران قابل اعتماد نیست. روحانی طبق اصول دموکراتیک انتخاب شده است. کسی که چنین اظهار نظر می کند علیه یک دولت منتخب مردم به تبلیغات دست می‌زند. با وجود این هدف مهم ما آن است که وضع حقوق بشر را بهبود بخشیم. ما نمی گوییم که به کمال رسیده ایم.  

 

 

 


آقای زنگنه در مصاحبه با نشریه اقتصادی هندلزبلات آلمان: ما خواهان صادرات نفت و گاز بدون محدودیت هستیم

آقای زنگنه در مصاحبه با نشریه اقتصادی هندلزبلات آلمان: ما خواهان صادرات نفت و گاز بدون محدودیت هستیم

 

 

آقای زنگنه وزیر نفت ایران که این بار به دلیل توافقات اخیر با دست پر به مصاحبه با خبرگزاری ها و رسانه ها می رود این بار در مصاحبه با نشریه  اقتصادی هندلزبلات آلمان از خواسته های ایران می گوید. این مصاحبه را در سایتسفارت ایران در برلین تقدیم حضورتان می کنیم.

 

 

-         هندلس‌بلات: جناب آقای وزیر، ایران به دلیل تحریم‌ها سال‌ها ناچار بود تا تولید نفت خود را به شدت کاهش دهد. اکنون شما قصد دارید مجدداً به تولید کامل بپردازید. آیا این امر قیمت نفت را مجدداً تحت فشار قرار نخواهد داد؟

زنگنه: ما می‌خواهیم نقشی مهم در تامین مطمئن انرژی در جهان ایفا کنیم. ما در پی کسب سهمی مطابق با ذخایر نفت و گاز خود هستیم.

 -         بنابراین انتظار دارید که در بازار نفت و به همین میزان هم برای گاز ده درصد سهم داشته باشید .

ایران، آن طور که شرکت «بی پی» هم تایید کرده است، با داشتن 8/33 بیلیون مترمکعب گاز، بزرگترین ذخیرة گاز جهان را در اختیار دارد و از این حیث بر روسیه هم پیشی گرفته است.  ذخایر نفت ما هم به 157 بیلیون بشکه بالغ می‌گردند. تحریم‌ها گرچه ما را رنجور کردند اما ما توانستیم بر آنها فائق بیاییم.

 

-         کشور شما تا چه اندازه به خاطر تحریم‌ها متحمل زیان شده است؟

ما حدود 60 درصد از صادرات نفت خود را از دست دادیم. به ما اجازه داده نشد فن‌آوری استخراج را از غرب وارد کنیم. اما در عوض تولید داخلی را در بسیاری موارد جایگزین کالاهای وارداتی کردیم. ما با پایان تحریم‌ها بیش از  گذشته قدرتمند خواهیم بود. تا سه سال دیگر روزی 7/5 میلیون بشکه نفت تولید خواهیم کرد. تولید فعلی ما 8/3 میلیون بشکه در روز است.

  

-         فکر می‌کنید تحریم‌ها علیه ایران چه زمانی لغو شوند؟

امیدواریم که تا آخر ژوئن به توافق برسیم.

 

-         آیا گمان می‌کنید که ایران دوباره مجاز گردد به طور کامل نفت صادر کند و یا این که لغو گام ‌به گام تحریم‌ها واقع‌گرایانه‌تر به نظر می‌رسند؟

ما می‌خواهیم نفت و گاز خود را بدون هیچ‌گونه محدودیتی به فروش برسانیم و پول‌های مسدود شدة ایران را پس بگیریم و با آنها فن آوری لازم را خریداری کنیم که برای صنعت نفت خود بدانها نیاز داریم. اگر تحریم‌ها در بخش‌های نفت و امور مالی بلافاصله لغو نشوند، پس چه نیازی داریم که در دعوای اتمی سازش کنیم؟ این را چطور می توانیم به ملت خود بقبولانیم؟

 -         اما در این صورت بعید نیست که قیمت نفت شدیدتر تحت فشار قرار گیرد.

قیمت فعلی نفت برای همه برای ما به عنوان تولیدکننده و همچنین برای مشتریان نامناسب است. چرا که با این درآمد حاصل از فروش، در میادین نفتی آینده کمتر سرمایه گذاری می‌شود. در نتیجه کمبود نفت ایجاد می‌شود و آنوقت یک جهش قیمت شدید بروز خواهد کرد. ما هم برای تولیدکنندگان و هم مصرف‌کنندگان به یک ثبات درازمدت نیاز داریم.

 -         پس به عقیدة شما قیمت نفت باید در چه حدودی باشد؟

70 تا 75 دلار برای هر دو طرف مناسب است. در حال حاضر بازار خیلی سیاسی شده‌است.

 

-         مقصودتان سیاست نفتی عربستان سعودی است که برای بالابردن قیمت نفت حاضر به کاهش تولید خود نمی‌شود؟

من نمی‌خواهم مستقیماً کشوری را مسئول اعلام کنم. اما کاملاً واضح است که بازیگری در بازار است که اعمال فشار می‌کند تا قیمت نفت و آنهم فقط به دلایل سیاسی افزایش نیابد.

 -         اما بازگشت ایران به بازار هم خود احتمالاً موجب سقوط بیشتر قیمت نفت خواهد شد.

تمام تولیدکنندگان باید روی بازگشت ایران به بازار حساب کنند و خود را با آن مطابقت دهند. کسی که در دورة کاهش صادرات ما تولید بیشتری داشته است، اکنون باید از حجم صادرات خود بکاهد. تحریم‌ها فقط برای زمان محدودی بودند و اکنون باید درها دوباره به روی نفت ایران باز شوند. اما ما منتظر آن نخواهیم ماند. ما صادر خواهیم کرد. این برای ایران قابل قبول نیست که علی رغم برخورداری از سومین ذخایر نفتی در جهان کمتر از عراق و کویت نفت صادر کند.

 -         یک موضوع دیگر گاز است. آیا کشور شما اکنون که گازپروم روسیه بیشتر به سمت چین منعطف شده‌است، قصد آن دارد که مشتریانی در اروپا بیابد و یا این که خط لوله نصب کند؟

اولویت صنعت گاز ما تامین گاز برای اقتصاد داخلی و نیز صدور آن به همسایگان مان بطور مثال: پاکستان، هند و عراق است. آسیا برای ما از جذابیت بیشتری برخوردار است.

 -         چرا؟

در اروپا قیمت‌های گاز بسیار نازل هستند. برای کشیدن خط لوله باید مجوزهای بسیار گرفت، قراردادهای گوناگون ترانزیت منعقد کرد و عوارض ترانزیت پرداخت. آسیا برای ما بیشتر از اروپا جذابیت دارد. درآمد خاص ما از آن طریق بسیار جزیی خواهد بود. شاید این وضع با گاز مایع LNGزمانی عوض شود.

 

-         اما پروژة بزرگ LNGشما که دچار مشکل شده است.

بله، دولت آلمان زیمنس را از تحویل کمپرسور برای پروژة LNGایران منع کرده و همچنین اجازه نمی‌ دهد که لینده به ما تکنیک‌های سردکنندة مورد نیاز را تحویل بدهد. امیدواریم که این وضع سریعاً تغییر یابد.

 

-         آیا ایران پس از خاتمة تحریم‌ها در بخش نفت و گاز درها را به روی سرمایه‌گذاران خارجی هم خواهد گشود؟

ما هم اکنون با شرکت های بین المللی انرژی در حال مذاکره هستیم. من در ماه سپتامبر مدل جدیدی را برای فعالیت های خارجی در بخش های نفت و گاز ارائه خواهیم کرد. ما قصد داریم شرکت های قابل اطمینان و پیشرو در فن‌آوری و نیز دارای احساس مسئولیت را نزد خود جلب کنیم.

 

-         آیا این امر در مورد شرکت‌های آلمانی هم صادق است؟ در صنایع آلمان ابراز نگرانی می‌شود که پس از خاتمه‌یافتن تحریم‌ها برای شرکت های آمریکایی ارجحیت قائل شوید.

ما طی سال‌های آینده 180 میلیارد دلار را به صنایع نفت و گاز و به خصوص برای توسعة صنعت پتروشیمی اختصاص خواهیم داد. در این امور شرکت‌های آلمانی سنتاً نقشی پیشرو ایفا خواهند کرد. آلمان وجهة بسیار خوبی نزد ما دارد، به خصوص در زمینة مسائل زیست‌محیطی، انرژی‌های تجدیدپذیر و افزایش بهره‌وری از انرژی. اما شرکت های آلمانی هم باید در پروژه های استخراج هم بیشتر فعال شوند.

  

-         بنابراین شرکت های آلمانی هم در ایران شانس دارند، گرچه به علت تحریم‌ها مجبور بودند خود را کنار بکشند؟

بله، زیرا ما نمی‌خواهیم گذشته را به رخ بکشیم. ما به جلو نگاه می‌کنیم و امیدواریم که دست اندرکاران سیاست آلمان هم همین کار را بکنند. سیاست باید دست صادرات آلمان را که تاکنون متوقف شده بود، سریعاً باز بگذارد. ما به شرکت‌های آلمانی خیرمقدم می‌گوییم.

 

-         و چه اتفاقی رخ خواهد داد  چنانچه تحریم‌های علیه ایران لغو نگردند؟

آن وقت پروژه‌های خود را به تنهایی اجرا خواهیم کرد.

 

-         جناب وزیر از این مصاحبه بسیار سپاسگزاریم.

 

مسافران قطار ‌هزار و یک‌شب به ایران رسیدند

مسافران قطار ‌هزار و یک‌شب به ایران رسیدند

 

شاید وقتی به ایران می رسیدند انتظار چنین استقبال گرم و مهمان نوازی را از طرف ایرانی ها نداشتند. مسافران قطار هزار و یک شب وقتی به ایران رسیدند با فرش قرمزی روبه رو شدند که مختص انها پهن شده بود. این قطار پس از گذر ار ترکیه وارد ایران شد و پس از چند بازدید از چند شهر ایران مجددا ایران را ترک خواهند کرد.

 قطار با ١٠ دقیقه تأخیر وارد ایستگاه راه آهن تهران شد و مسافران این قطار مثل مسافران قطارهایی که پیش از این به ایران آمده بودند، عمدتا گردشگران سالمندی بودند که بسیاری از آنها اولین بار بود که از ایران دیدن می‌کردند. ٧٠ نفری که ٤٠ نفر آنها آلمانی،١٦ نفر سوییسی، ٥ نفر آمریکایی، ٢ نفر اتریشی و یک نفر هم هلندی‌تبار بود.

قطار «هزار و یک شب» به‌رغم نام جذاب و فرهنگی‌اش در ظاهر تفاوت چندانی با قطارهای مدرن امروزی و تجملات اضافه‌ای نداشت جز این‌که در کوپه‌های آن روشویی‌های اختصاصی و مینی‌بار کوچکی شامل یک یخچال و میزی تاشو تعبیه شده بود که گردشگران می‌توانستند به راحتی روی آن غذا بخورند، امکان رفاهی ساده‌ای که سفر طولانی برای آنها را ساده‌تر می‌کرد


تنها چیزی که این قطار منقش به پرچم ترکیه را به داستان‌های‌ هزار و یک شب ربط می‌داد، تصویر پشت پنجره اولین واگن‌‌های قطار بود، تصویر و درواقع پوستر بزرگی که روی آن تصاویر یک زن و مرد شبیه به سیمای آدم‌های افسانه‌ای داستان‌های ‌هزار و یک شب دیده می‌شد و البته چهره آشنای دختری شاید شبیه به شهرزاد قصه‌ها با همان ابروهای به هم پیوسته، چشمان درشتِ کشیده و لبان غنچه‌ای کوچک. دختری که هم می‌توانست شهرزاد قصه‌های ایرانی باشد یا دختر قصه‌های ‌هزار و یک شبی که حالا هنوز هم در میان کشورهایی که در مرز فرهنگی ایرانِ قدیم زندگی می‌کنند، رایج است و قصه‌هایش هنوز شنیده و خوانده می‌شود

قطار این گروه از گردشگران خارجی بامداد سه‌شنبه، پنج خرداد وارد ایران شد و این گردشگران ٥ روز را در ایران گذراندند و در این روزها براساس برنامه زمان‌بندی که در این سفر برای آنها پیش‌بینی شده، یک شب را در قطار و یک شب را در هتل گذرانده‌اند. آنها پیش از ورود به ایران با همین قطار شهرهای مختلف ترکیه را گشته‌ بودند. در ایران اما ٥ روز بیشتر نماندند و در این مدت زمان کوتاه ابتدا از یزد دیدن کردند پس از آن به اصفهان رفتند و در هتل عباسی، بهترین و مجلل‌ترین هتل اصفهان شبی را صبح کردند. مقصد بعدی شیراز و دیدار از تخت رستم، تخت جمشید و پاسارگاد بود و بعد از شیراز راهی تهران شدند تا در آخرین روز حضورشان در ایران دیدنی‌های تهران را ببینند و به این ترتیب سفر چند روزه‌شان در ایران به پایان برسد و با همان قطاری که آمده‌اند، بروند.

 چرا این قطارها مهم شده‌اند؟

 اگرچه هر ‌سال تعدادی از گردشگران خارجی از ایران دیدن می‌کنند اما آنها در همه زمان‌ها به‌طور پراکنده وارد کشور شده و بی‌سر و صدا هم خارج می‌شدند. آنچه در یک‌ سال اخیر ورود گردشگران خارجی به صورت زمینی و با قطار را به اتفاقی تبدیل کرده، آن قطار مجللی بود که برای اولین بار ٩٦ نفر را از ١٤ کشور جهان به ایران آورد و اخبار و حواشی مربوط به سفر بسیار گرانقیمت گردشگران آن قطار در کانون توجه رسانه‌های داخلی و خارجی قرار گرفت. قطاری که همه مسافرانش در سلامت آمدند و به گفته خودشان با تصویر تازه‌ای از ایران رفتند

همین تصویر تازه بود که داوطلبان تازه‌ای را برای سفر با قطار به ایران تشویق کرد و این سفرها آن‌قدر برای گردشگران خارجی جذاب بوده که مجریان این تور در ایران به «شهروند»، گفتند تا پایان‌ سال ٢٠١٥ میلادی یک قطار دیگر از گردشگران خارجی هم به ایران می‌رسد. استقبال گردشگران خارجی از این سفر زمینی درحالی است که اصولا در فرهنگ سفر و زندگی ایرانیان سفر کردن با قطار انتخاب دست چندم است. «اورنگ خسروی»، مدیر ایرانی قطار ‌هزار و یک شب به «شهروند»، گفت: «این قطار کشور ترکیه است که به صورت چارتر برای استفاده این گروه از گردشگران مورد استفاده قرار گرفته و گردشگران هم سفر خوب و راحتی با قطار داشتند و در طول سفر مشکلی نداشتیم. مسافران اغلب می‌گفتند ما فکر نمی‌کردیم ایران سیستم ریلی به این خوبی داشته باشد البته ما هم تلاش کردیم این قطار کاملا طبق زمان‌بندی و بدون تأخیر یا با حداقل تأخیر حرکت کند


تنها حرکت منظم قطارها و تعهد به برنامه زمان‌بندی آن نیست که از سوی ایران در طول این سفر برای تأمین رضایتمندی گردشگران جدی گرفته شده که دیروز در ایستگاه راه آهن تهران همه به نوعی البته به‌طور غیرمحسوس آماده بودند که امنیت برای ورود و انتقال همه این گردشگران فراهم باشد و مشکلی پیش نیاید. ایران پیشتر در جریان ورود و خروج گردشگران خارجی با همان قطار مجلل بوداپست هم تدابیر امنیت ویژه‌ای را برای تأمین امنیت و سلامت سفر گردشگرانی که وارد ایران شده بودند، پیش‌بینی و اجرا کرد

یکی از پرسنل ایستگاه با لباس‌های سفید و درجه‌های مشکی و طلایی در همان حینی که کارش را انجام می‌داد، می‌گفت: «هر سه قطاری که به تهران آمده با همین شرایط و دقت زیاد و حالت آماده باش وارد و خارج شده چون اگر کوچک‌ترین آسیبی به یکی از این گردشگران خارجی برسد بازتاب‌های جهانی پیدا می‌کند

با وجود این‌که به نظر می‌رسد برگزارکنندگان این برنامه در ایران سعی دارند تصویر متفاوت و ماندگاری از ایران در ذهن گردشگرانی که با قطار می‌آیند ثبت کنند اما مراسم استقبال از آنها در هر ایستگاهی و اجرای برنامه‌هایی مثل اهدای یک شاخه گل و بسته‌ای که حاوی اقلام فرهنگی است آن هم با حضور ده‌ها عکاس و فیلمبردار بیش از آنچه به نظر می‌رسد هم برای گردشگران خسته‌کننده بوده و هم البته باعث شگفتی

«آنه اورلا»، زن سالمند آلمانی که همراه این قطار ابتدا به ترکیه رفته و بعد به ایران آمده همان‌طور که عینکش را روی صورتش جابه‌جا می‌کند درباره تجربه سفرش به ایران و این‌که چطور تصمیم گرفته از این کشور دیدن کند، گفت: «در آلمان دوستان ایرانی زیادی دارم و از آنها درباره فرهنگ ایران و سبک زندگی ایرانیان شنیده بودم و دوست داشتم این فرهنگ را به‌ویژه زندگی خانوادگی آنها  از نزدیک ببینم. مردم ایران خیلی راحت با ما ارتباط گرفتند و ما در این سفر مشکلی در ارتباط گرفتن با مردم و مسائل روزمره نداشتیم. من این کشور را کشور دوست‌داشتنی و مردمانش را آدم‌های همراهی دیدم که خیلی زود با ما ارتباط می‌گرفتند.


از نگاه «پیتر»، یکی دیگر از مسافران سوییسی این قطار که پیرمردی با موهای سفید بود و کلاهی آفتابگیر بر سر گذاشته بود هم تجربه سفر به ایران تجربه خوبی بوده. او ایران را «کشوری زیبا و دارای معماری منحصربه‌فرد به‌ویژه در ارتباط با ساختمان‌های تاریخی» توصیف کرد و گفت: « آثار تاریخی که در ایران دیدم به‌ویژه مساجدش در اصفهان و یزد و شیراز معماری بسیار منحصر به فردی داشتند و در این سفر زمینی منظره‌های فوق العاده‌ای از ایران دیدم. من اولین بار است که به ایران می‌آیم. به نظرم همه چیز در این سفر عالی بود فقط زمان اقامت و ماندن ما در ایران کوتاه بود، دوست داشتم این‌جا را بیشتر می‌دیدم

جدا از گردشگرانی که می‌گفتند این سفر تصویر متفاوتی از ایران برایشان ترسیم کرده البته افرادی هم بودند که از شلوغی و ازدحام شهرهای ایران لذت نبرده بودند و می‌گفتند این‌که در شهرهای مختلف مردم به‌طور مرتب از آنها عکس می‌گرفتند برایشان آزاردهنده بوده، یکی از آنها گردشگری از کشور سوییس بود که گفت: «به نظرم ایران کشور پیچیده‌ای است و این‌که در تمام مدت در شهرهای مختلف یا همین حالا وقتی وارد ایستگاه شدیم عکاس‌ها منتظر بودند تا از ما عکس بگیرند به من حس خوبی نداد. از طرف دیگر خیابان‌های این کشور بسیار کثیف است و در هر نقطه‌ای از آنها ساخت و سازی درحال انجام است، حتی در بناهای تاریخی که باید برای استفاده و دیدار گردشگران آماده باشد هم ساخت‌وساز و کارگاه بر پا بود
.» 

 اکثریت گردشگرانی که دیروز در ایستگاه راه آهن تهران با خبرنگاران گفت‌وگو می‌کردند، در این گپ و گفت‌ها برخورد مردم با خودشان را بسیار دوستانه توصیف می‌کردند. آنها می‌گفتند در این سفر پنج روزه با مشکل، ناامنی و خطری مواجه نشده‌اند و البته بسیاری هم در پاسخ به این پرسش که دوست دارید در سفر دیگری به ایران برگردید، جواب می‌دادند که حتما علاقه‌مند به سفر دیگری هستند و دوست داشتند مدت اقامتشان در ایران طولانی‌تر باشد

یکی از آنها «مارتین»، از معدود گردشگران جوان‌ این گروه گفت: «تقریبا تمام شهرهایی را که در ایران دیدم دوست داشتم، اصفهان را بیشتر. البته به من گفته‌اند تهران هم شهر مدرن زیبایی است و امیدوارم امروز بتوانم بخشی‌هایی از تهران را ببینم. به نظرم ایران کشور بسیار زیبایی است و هر زمانی که بتوانم و برایم ممکن باشد دوست دارم دوباره به این‌جا سفر کنم.» 

به گفته او، یکی از دلایلی که گردشگران خارجی کمتر ایران را به‌عنوان مقصد سفر انتخاب می‌کنند این است که پیشنهادها و به اصطلاح آفرهای خوبی برای سفر به ایران دریافت نمی‌کنند و آژانس‌های خارجی در این زمینه فعال نیستند درحالی‌که برای کشورهای دیگری مثل ترکیه آفرها و پیشنهادهای خوبی هست و الان هم درواقع این تورهای ترکیه هستند که مسافران خارجی را به ایران هم می‌آورند و دیدار از تعدادی از شهرهای تاریخی مشهور ایران را به برنامه‌های سفرشان اضافه کرده‌اند.» مارتین می‌گوید این تجربه یعنی تجربه خوشایندش از سفر به ایران را به دوستانش منتقل می‌کند چرا که به گفته او اکثر آنها ایران را در شرایطی که او دیده تصور نمی‌کنند.

 سومین قطاری که گردشگران خارجی را پس از دولت روحانی به ایران آورد حالا از مرزهای کشور خارج شده است، با توریست‌هایی که اکثرشان در آخرین سال‌های عمر و شاید آخرین سفرهایشان ایران را برای دیدن انتخاب کرده بودند و حالا می‌گفتند انتظار نداشتند ایران را این‌قدر آرام، زیبا و امن ببینند. گردشگران پیری که شاید راه آمدن جوان‌ترها را باز کنند

برای دیدن مطالب مشابه به سایت سفارت ایران در برلین مراجعه فرمایید.

 

گور 3750 متر دنا مربوط به کوهنورد آلمانی عاشق دنا و ایران

گور 3750 متر دنا مربوط به کوهنورد آلمانی عاشق دنا و ایران

 a

 

گور یک آلمانی در ارتفاع 3750 متری دنا

شاید کمتر کسی اطلاع داشته باشد که تابلو فلزی گوری که در ارتفاع 3750 متری کوه دنا قرار دارد متعلف به کیست. این گور که در کنار چشمه پونه ای واقع شده دارای یک تابلو فلزی است که دو بیت شعر و یک جمله کوتاه نوشته شده است اما خیلی‌ها نمی‌دانند این گور متعلق به کیست و چرا اینجا و در این ارتفاع بلند دفن شده است

این گور کوچک و ساده متعلق به یک کوهنورد آلمانی عاشق دنا و ایران است. نامش «رلف هنکلس» بود. یک فیزیکدان اهل و متولد آلمان. جسد نه، اما خاکستر جنازه سوزانده‌شده رلف هنکلس فیزیکدان آلمانی 12 سال پیش با همکاری سفارت ایران در برلین و تعدادی از مردم محلی شهر سی‌سخت در استان کهگیلویه‌وبویراحمد، که نزدیک‌ترین شهر به قله‌های دنا است، در این نقطه به خاک سپرده شد.

رلف هنکلس فقط یکی از صدها کوهنوردی است که از حدود 70 سال پیش به این سو، هر سال برای صعود به مجموعه‌ قله‌های بالای چهار هزار متری دنا راهی ایران و این استان می‌شوند. سفر و صعود او اما تفاوتی بزرگ با دیگر کوهنوردان داشت، رلف هنکلس اولین‌بار بیشتر از 40 سال پیش به ایران آمد، ابتدا از قلعه بابک و الموت دیدن کرد و سپس راهی دنا شد، اما این سفر پاگیرش کرد و پس از آن بیشتر از 20 بار دیگر برای دیدن و بالارفتن از دنا به ایران آمد.

زواره نیک‌اقبالیان، پژوهشگر ساکن همین شهر و نویسنده کتاب «دنا نام‌ها و یادها» که با کوهنوردان خارجی بسیاری برای صعود از دنا همکاری و آنها را راهنمایی کرده است، از ابتدای حضور رلف هنکلس در ایران و پای کوه دنا با او آشنا بوده است.

نیک‌اقبالیان درباره او می‌گوید: «آقای رلف هنکلس عاشق شرق و مولانا و گویی در پی پیداکردن گمشده‌ای بزرگ بود. پیش از آنکه به ایران بیاید و با دنا آشنا شود، مدتی در ترکیه بود اما به گفته خودش، گمشده‌اش را آنجا پیدا نکرد و در ادامه راهی ایران شد. پس از آمدن به ایران ابتدا به قلعه بابک و الموت رفت و بعد راهی دنا شد و انگار همان چیزی را که دنبالش می‌گشت اینجا یافته بود. مدت‌ها اینجا ماند و پس از آن نیز همیشه، چه پیش از انقلاب و چه بعد از آن، دوباره و چندباره برای دیدن و صعود به دنا می‌آمد، تا اینکه حدود 15 سال پیش، پس از آنکه در آلمان به تشخیص پزشکان معالجش متوجه ابتلای خود به بیماری سرطان می‌شود و به او می‌گویند به بهبود و درمانش امیدی نیست، به فرزندانش وصیت می‌کند حتماً جنازه‌اش را در کوه دنا دفن کنند.

نیک‌اقبالیان در ادامه در رابطه با چگونگی دفن او در دنا نیز می‌گوید: «بعد از آنکه رلف هنکلس به دلیل سرطان از دنیا رفت، اعضای خانواده‌اش تلاش کردند برای عمل به وصیتش او را در دنا دفن کنند، با‌این‌حال به دلیل مخالفت‌ها و مشکلاتی که در زمینه انتقال جنازه و دفن در دنا پیش آمد، درنهایت ترتیبی داده شد تا همان‌جا در آلمان جنازه او سوزانده شود و خاکسترش را با همکاری سفارت ایران در برلین  به ایران فرستادند و به سی‌سخت منتقل کردند. اینجا در سی‌سخت نیز با همکاری جمعی از اهالی و کوهنوردان آشنا به منطقه، خاکستر به ارتفاعات دنا منتقل شد و در کنار چشمه پیدنی، که از چشمه‌های معروف در یکی از مسیرهای اصلی صعود به دناست، به خاک سپرده و روی مزارش نیز قطعه‌شعری نوشته شد.

نیک‌اقبالیان، همچنین می‌افزاید: «البته آقای رلف هنکلس تنها آلمانی شیفته دنا نیست. حدود 10 سال پیش نیز کوهنورد دیگری از اهالی همین کشور، که برای صعود به دنا آمده بود، هنگام پایین‌آمدن از قله، در ادامه مسیر به یکی از روستاهای کوهپایه دنا به اسم روستای لما می‌رود و شب را همان‌جا می‌ماند، درنهایت وقتی برای خداحافظی از روستا آماده می‌شد، متوجه می‌شود مدرسه این روستا مناسب نیست و ساختمانی مخروبه و قدیمی است و تصمیم می‌گیرد به پاس قدردانی از میهمان‌نوازی اهالی این روستا برای آنها مدرسه‌ای بسازد که در ادامه با هماهنگی با استانداری و سازمان نوسازی مدارس، در همین روستا مدرسه‌ای مجهز و نوساز ساخت؛ مدرسه‌ای که این کوهنورد آن را به‌نام دخترش الیزابت‌رز نام گذاشت».

به گفته اعضای هیأت کوهنوردی استان کهگیلویه‌وبویراحمد، هرساله حدود 600 تا هزار کوهنورد خارجی از کشورهای مختلف، که بیشتر آنان از کشورهای اروپایی هستند، راهی استان کهگیلویه‌وبویراحمد می‌شوند تا به دنا صعود کنند. آنها به نقل از این کوهنوردان می‌گویند یکی از اصلی‌ترین موانع پیش‌روی حضور آنان و دیگر هم‌نوردان‌شان برای صعود به دنا، مشکلات و سختی‌های مربوط به صدور ویزا و روادید است و اگر این مشکل برطرف یا تسهیل شود، بر تعداد کوهنوردانی که برای صعود به دنا به ایران خواهند آمد، بسیار افزوده خواهد شد.

دنا را بهشت کوهنوردان می‌خوانند. رشته‌کوه دنا، بلندترین کوه و بزرگ‌ترین چین‌خوردگی رشته‌کوه بزرگ زاگرس محسوب می‌شود و خط‌الرأسی به طول تقریبا 90 کیلومتر دارد و بین سه استان کهگیلویه‌وبویراحمد، اصفهان و فارس واقع شده است. این رشته‌کوه زیبا 49 قله بالای چهارهزارمتر دارد. دنا با بزرگ‌ترین مجموعه قله‌های چهارهزار متری در ایران، همچون گوهری بی‌همتا در میان رشته کوه‌های ایران می‌درخشد. درباره دنا یک اشتباه عامیانه وجود دارد؛ دنا یک قله نیست بلکه یک رشته‌کوه است. دنا از شمال‌غربی تا جنوب شرقی کشیده شده است که به سه رشته اصلی و یک رشته فرعی عمودی توسط سه گردنه، بیژن، مورگل غربی و پوتک تقسیم می‌شود.

رشته مرکزی دنا از گردنه بیژن به ارتفاع سه‌ هزار و 200 متر تا گردنه مورگل غربی به ارتفاع چهار هزار و صد متر ادامه دارد و 18 قله بالای چهار هزار متر دارد، بلندترین قله رشته دنا و همچنین رشته بزرگ زاگرس قله قاش مستان یا بیژن 3 است. قلل دیگر این رشته از گردنه بیژن به ترتیب عبارتند از: بَرد آتش، سی‌چان 1، 2 و 3، حوض‌دال، کرَ سُمی شرقی، کَر سُمی غربی، تنگه راه (حرا)، بیژن 1 (ماش)، کپیری، بیژن 2 (برج آسمانی)، قِزِل قُله، هِرم، کیخسرو، بن رو، بیژن 3 (قاش مستان)، قبله، مورگل، مورگل غربی (پازنک) و مورگل شمالی.

در جناح مرکزی دنا، قله مورگل نیز از محور روستای کرمی در کنار جاده یاسوج - میمند می‌توان در مسیر رودخانه کره تا نومون اول رسید و از مسیر تنگ زولدون از دیواره زیر قله صعود کرد و ابتدا به قله کل گردل رسید و سپس به سمت شرق و از روی خط‌الرأس‌ اصلی حرکت کرد و به قله مورگل (دومین قله دنا) به ارتفاع چهار هزار و 425 متری رسید. از دیگر قله‌هایی که در جبهه مرکزی قرار دارند و از جنوب و از مبدأ سی‌سخت می‌توان به آنها صعود کرد، سی‌چانی و برد آتش هستند که از دو مسیر گردنه بیژن و دره‌سی چانی قابل‌دسترسی‌اند که در مدت یک روز می‌توان به آنها صعود کرد.